باشد قرار ما در جنت الحسین(ع)- دنیا برای سینه زدن، جای ما کم است
تموم صحرا مثل یه خوابه،منزل آخر همه سرابه
سرا به نخلها،نخلهایی که سایه نداره
سرا به دریا، دریای دشمن، سپاهی که انگار یه دریا نیزه داره
زمین اینجا دریای خاره
چه خشکِ صحرا، چه تنگِ دلها،
چشم ها همه پر از سؤاله، تو نگاه پیر و جوون حتی سه ساله، پر از سؤاله
این آسمون نداره بارون، حرمت نداره اینجا مهمون
همه به دور زاده زهرا، گرم طواف کعبه دلها
دلها پر از دلشوره اما، بی معنیه دلشوره با سایه سقا
مردی که سایه اش مثل کوهه، علم تو دستاش باشکوهه
حلقه زدن کبوترا دور عمو جون، این آسمون نداره بارون، این آسمون نداره بارون
نظرات شما عزیزان: